سه شب پیش بغل بابا که داشت با لب تاپ کار میکرد تو رو دادم بغلش تا کارای عقب افتادمو انجام بدم همون طور با مانیتور زول زده بودی و دستو بردی طرف صفحه کلید من که این صحنه برام جالب بود از بابا خواستم که تورو نزدیکتر ببره تا ازت عکس بگیرم،بابایی نشوندت روی میز و بعد از اینکه ازت عکس گرفتم سعی کردی دست دیگتو ببری جلو و من همون موقع که خواستم عکس بگیرم نمیدونم چه طور از دست بابا لیز خوردی و با کله رفتی تو مانیتور اول این ور اونورو نیگا کردی بعد زدی زیر گریه یه کوچولو پیشونیت خراشیده شده بود و جاش قرمز شده بود بابا وقتی دید این طوری شدی عصبانی شد و گفت:ببین چی کار کردی اینم از عکس گرفتن تو منم گفتم:تقصیر تو بود خوب نگرفتیش و.... ولی زودی آشتی کرد...