علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

20 ماهگیت مباااااااارک...

1391/7/30 23:46
2,479 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام پسره مامان 20 ماهه شد فدات بشم خیلی شیرین وخوش زبون وتو دلبرو تر از قبل شدی بابایی هم که عاشقته کلی باهات وقت میگذرونه وبازی میکنه ولی گاهی بدجوری اعصابشو میریزی بهم واونوقتیه که میری مغازه و،مغازه رو بهم میریزی کلی پاکن با دندونای میارکت خورد کردی وتا میری مغازه برچسب قیمت وسایلو در میاری و بابا گاهی اوقات منو بابای به خاطره تو این شکلی میشیم وبعد از چند ثانیه

وحالا مهم تر از همه اینه که امروز قلب مامانو بابا 20 ماهه شد یادته 5/1 سالگی میخواستم برات ی تفلد کوچولو بگیرم نشد گفتم اگه شرایطش مهیا بشه 20 ماهگی جبران میکنم خوب راستش اول گفتم:توی این اوضاع اقتصاد چ کاریه من بابایی رو بندازم تو خرج ، ی دوتومن کیک معمولی گرفتیمبا دلترو پفک و اومدیم خونه ،البته اونموقع جنابعالی با دادایی وجدو رفته بودی خونه ی عمه زینب (فدات بشم واسه خودت مردی شدی و دیگه تهنایی با بقیه میری بیرون)منو بابایی اول کلی تو حیاط قدم زدیم وحرفیدیم وبعد تصمیم گرفتیم که بریم بیرون قدم بزنیم و این چیزایی رو ک گفتم خریدیم ،اومدیم خونه شما تازه رسیده بودید ودادایی وجدو حالشون زیاد خوب نبو مث اینکه

من که خبر نداشتم اول سفره ی سادمون رو چیدم ک باهم خوش باشیم بعد که دیدم اوضاع قمر در عقربه مخلفاتو پخش وجمع کردم وگذاشتم رفتیم توی اتاق خودمون جشنمونو بگیریم...

جشن باحال وساده ی ما خیلی خوب برگزار شد وکلی عکسو فیلم گرفتیم فدات بشم یاد گرفتی شمع رو فوت میکنی فکر کنم بیشتر از یک ماهه که این راز بزرگو کشف کردم واز خاموش کردن شمع کلی لذت میبردی وبابایی با حوصله برات روشن میکرد ودست میزد وتولد تولد میخوند وحالا عسکای ی تفلد کوچولوی ساده وسه نفرییییییی

البته بعدش دادایی اومد پیشمون وکلی با هم حرفیدیم...

 ماهگیت مبارک نفس مامانو بابا

بابایی گفت:که دوس نداره عکسشو بزارم تو وب من اینطوری

تلافی کردم...

 

این عکس فوق العاده شد گذاشتم روی دستاپ

به بابا گفتم:برات ی سک سک بگیریم بابایی گفت:چی میدونه از این چیزا

نمی خواد خوب منم زیاد اصرار نکردم

وهدیه ی من به تو درست کردن این آدم آهنی با لگوهای خودت بود

شرمندم نکن مامان تشکر واسه چیییی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

زهرا مامان امير علي
1 آبان 91 1:05
سلام خوبي عزيزم بيست ماهگيت مباركه باشه


قربونت برم ممنونتم
مامان متین
2 آبان 91 14:44
بیسماهگیت مبارک قند عسل .ماشالله چه بزرگ شدی .با اون موهای بلندت خیلی باحال شدی.


مامی
2 آبان 91 20:22
20 ماهگیت مبارک شیطون بلا

مرسییییییی مامی جونیییییییی
مامانی درسا
3 آبان 91 1:07
پسرم خیلی وقته پیشت نیومدم عزیزم .... حسابی هزار ماشاالله بزرگ شدی امپراطور ..... همیشه خوش باشی بیست ماهگیت هم مبارک گلم


مرسییییییییییی خاله جون


مامانی درسا
4 آبان 91 1:29
عزیزم بابت عکسا کاری نکردم فقط صحفه رو کپی کردم و گذاشتم توی پست یک سالگی درسا ..... برای رمز هم برو خصوصی


ممنون از توضیختون
مامان زینب
6 آبان 91 23:17
مبارک باشه عزیزم چه جشن خوشمزه ای هم داشتین


ممنون از لطفت عزیزم
مامان سبحان جون
9 آبان 91 21:06
ماشالا به نی نی ناناسی یه سری هم به ما بزنید


X مرسی دوست عزیز حتما الان سر میزنم
مامان ماهان
11 آبان 91 1:55
سلام خوبي عزيزم بيست ماهگيت مباركه باشه خیلی وقته پیشت نیومدم عزیزم.حسابی هزار ماشاالله بزرگ شدی امپراطور.همیشه خوش باشی

مرسی یخاله جونم از مسافرت ک برگشتیم حتما بهتون سر میزنم




ف
30 اردیبهشت 94 19:24
خییییییییییییییییییییلییییییییییییییییی قشنگه بیست ماهگیش مبارک بوس بوس ممنونم عزیزم