5 شنبه ی آخر سال
متاسفانه 5شنبه ی آخرسال بخاطره ی کارایی که یادم نمیاد(البته فکرکنم یه کاری واسه باباجون پیش اومد)ما نتونستیم عید مردگان در کنار این عزیزان از دست رفته باشیم واسه همین .91.12.25 رفتیم سرخاک بابا بزرگ و مامان بزرگ بابایی .سراکثر قبرا شیرینی بود و تو همش میخواستی شیرینیارو برداری وبالاخره تو رو با یه سیب که باباجونی خریده بود راضی کردیم.
وتوهم این جوری به بابابزرگ عیدو تبریک گفتی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی