علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

امپراطور چوپان راستگو

1392/5/11 14:08
1,015 بازدید
اشتراک گذاری

١٦ خرداد 92 با عمه هات،شوهرو بچه هاشون،بابایی،دادا وجدو رفتیم خونه جدو مانع دوست وفامیل جدو،خونشون توی روستا بود وکلی حیوون اهلی داشتن توهم که عاشق حیوون بودی واصلا نمیترسیدی واگه بهت اجازه میدادم دست توی دهن همه میزاشتی حتی از سگشون که با طناب بسته بودنش و وحشی بود نمیترسیدی ومیگفتی بریم پیشش،فکر کردم خالی میبندی ولی وقتی گفتم:خوب بریم دیدم نه بابا آقا زاده واقعا داره میرهتعجب

.galupy03.jpg

اینم تو که میگفتی:میخوام سوار الاغ بشم :عزیزم این الاغشون هم یه کوچولو وحشی میزد

خودشون میگفتن

 

وشما به بیرون طویله رضایت ندادین وازمن خواستی بری تو،واصلا هم نمیترسیدی

 

فائزه هم که تو رو دید ازمن خواست که اونو هم بزارم پیشت

گوسفندای مادر از چرا اومدن واین ببعی های کوچولو ماماناشون

صدامیزدن ،ومتقابلا ماماناشون دنبالشون میگشتن،از صابخونه اجازه گرفتیم

ودر طویله رو برای ببعی ها باز کردیم و....

ولی تو مگه ول کنشون بودی افتاده بودی دنبالشون وهمه ی گوسفندا وبزارو

گذاشتی توی طویلشون ودر بستی

خوبه ،حالا همه برین تو تا در ببندم،وااای خسته شدم،چوپانی هم کار سختیه هااانیشخند

فدای این چوپون خوشتیپم بشم،فکر کنم لقب خوشتیپترین چوپون شایسته ی تو باشه عزیز دلم خنده

از خانم گاوه اصلا نمیترسیدی ووقتی بچه گاوه میرفت شیر بخوره

توهم میخواستی بری اون زیر ببینی چه خبره که جلوتو میگرفتمتعجب

وبهش میگفتی:خانوم گاوه نازی بیا بغلم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

طراح وبلاگ
11 مرداد 92 15:53
سلام وبلاگ قشنگی دارین. اگه میخواین قالب وبلاگتون مخصوص خودتون و با عکس های انتخابیتون طراحی شه به پیج http://ghalebe-weblog.blogfa.com سر بزنید. به 10 نفر اول 4000 تومان تخفیف داده میشه
مامان بردیا
13 مرداد 92 1:14
عزيزم شرمنده.اون روز كاري پيش اومد مجبور شدم برم....
مامان متین و مهبد
13 مرداد 92 17:38
یعنی عاشقتم ،خوشتیپ من
مامان محمدطاها
13 مرداد 92 23:27
چه پسمل شجاعی