علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

عکسهای جشن حفظ موضوعی

1394/6/17 17:36
793 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قلب مامان خوبی؟(قبل از اینکه شروع به نوشتن از تو کنم باید بگم که بابایی ی رشته ی خیلی خوب برای ارشد قبول شده و ما از این بابت خیلی خوشحال شدیم ولی متاسفانه به دلیل دوریه راه نمیره حالا منتظره تکمیل ظرفیت شرکت کنه شاید ی جای نزدیک قبول بشه).الان که دارم برات تایپ میکنم خوابی و من وارد ماه نهم بارداری شدم امروز ی درد عجیبی داشتم فکر کردم وقتشه ولی خداروشکر بعدش کم کم خوب شدم ،تو از اینکه قراره خواهر کوچولوت تا چند روز دیگه بیاد پیشمون خوشحالی ومیگی نمیزارم کسی بزنتش هرکسی بزنش من اینطوری میزنمش وبا دستای کوچیکت حرکت بوکس رو نشون میدی،فردا برای سونو باید برم شوش وا حتمالا چند روزی اونجا باشیم البته بیشترم اصرار تو هست که دوس داری چند روزی اونجا باشیم.

دیشب ازت پرسیدم دوس داری آجی چی صدات کنه بگه علی مرتضی خوبه؟گفتی:نه باید بگه داداشی بعد بهت گفتم:تو چی صداش میکنی گفتی:بهش میگم:خواهر....(قربون تو و خواهرت برم؟) حالا امروز نظرت عوض شده میگی بهش میگم آجی

بهت گفته بودم که وقت کنم عکسای جشن پایان دوره حفظ موضوعی رو برات میزارم حالا هم میخوام همون کارو کنم چون ممکنه آجی بدنیا بیاد و من نتونم برای چند وقتی بیامو بهت سر بزنم،روز خیلی خوبی بود پر از شادی وخنده،اونقدر برات خوشحال بودم که انگار جشن فارغ التحصیلیه تو از دانشگاه داره برگزار میشه.

مراسم روز دوم شهریور 1394

مهتاب،پیام وپارسا

از سمت چپ:پیام،مهدی،علی مرتض،حسام،پارسا،فرداد،بهداد،مهتاب،یونا دادش هانی

این زنبورایی هستن که هر جلسه هر بچه ای که آروم بود خان سعادت ی برچسب خوشکل

روشون میزد.کلاسم که تموم شد این زنبورا رو برای یادگاری بهتون داد

اون کوچولو که کنارته فاطمه هست که تازه ی داداش کوچولو براش بدنیا اومده

وکیک خوردن تو

این عکس رو که خودت گرفتی از شبی بود که عمو مهدی،زنش وخونواده زنشو

رو برای شام دعوت کرده بودیم.

سوم شهریور 1394

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)