علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

سال جدید وسیزده بدر

1391/1/13 16:18
633 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسره مامان نمیدونم چرا حوصله ی نوشتن ندارم بیشتر مشغول توام دوس ندارم وقتی بهم نیاز داری من پشت سیستم باشم واسه همین از این به بعد فقط شبا که خوابت به ساعت میکشه میام واست مینویسم الانم از بیرون اومدیم تو خوابی و من مشغول پیدا کردن کالسکه واسه تو هستم بعدش گفتم یه سری هم به وبت بزنم روزای اول سال نو با مریضیه تو ویه سری اتفاقای بد شروع شد ولی خدارو شکر بعدش اونقدر خوش گذروندیم که همه ی اون خاطرات بد از یادمون رفتن.سیزده بدر امروزم خیلی خوب بود عمه ها وعموها همه بودن ما هم با عمو علی و خانم بچه هاش بودیم با پاتنرول عمو علی کلی کیف میکردی و همش میخواستی در پشتی رو باز کنی با اینکه قفل بود ولی من باز تورو گرفته بودم چون میترسیدم یهو در باز بشه...

اول رفتیم پارک جنگلی بعد خوردن نهار وچای آتیش ومیوه برگشتیم خونه اونقدر بهمون خوش گذشته بود که همون چند ساعت به اندازه ی یه روز طولانی برام بود الانم تا خوابی برم توی سایتای دیگه دنبال کالسکه بگردم امشب میشینم خاطرات این چند روزو واست مینویسم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان متین
14 فروردین 91 11:58
ایشالله همیشه خوش باشید.
مامان متین
16 فروردین 91 1:07
ممنون که بهمون سر زدی. عزیزم در مورد کالاسکه برو نی نی سایت(http://www.ninisite.com)احتمالا بتونی اونجا پیداش کنی. برای سوال دومت این رو بدون همه بچه ها مثل هم نیستن و نباید با دیگران مقایسشون کنی .اما من برات یه تحقیق میکنم خبر میدم بهت، در هر صورت نگران نباش به نظر من که طبیعیه
مامان امیر مهدی
17 فروردین 91 1:11
سلام مامانی عیدتون مبارک باشه ببخش که دیر شد....گل پسری رو ببوسین آپم وقت کردین تشریف بیارین
سحر مامان سورنا بلا
17 فروردین 91 16:14
چرا حوصله نداری عزیزم؟ کار خوبی میکنی که بیشتر به امپراطور ما میرسی امیدوارم زودتر سر حوصله بیای ودوباره به ما سر بزنی
مامان ماهان
20 فروردین 91 9:41
سلام گلم خوشحالم که بهتون خوش گذشته چرا حوصله نداری گلم ؟؟؟؟
مامان متین
20 فروردین 91 11:44
خیلی خیلی خوشحال شدم اول این که عزیزم داره راه میره و دیگه نگرانی از این ببات برای شما وجود نداره دوم هم این که خداروشکر تحولی بوجود اومده ان شالله که خیره .از صمیم قلب ارزوی موفقیت میکنم برای همسرت . منتظر خبرهای خوب هستم
دادا سورنا تقدیم می کند
20 فروردین 91 12:14
خاله دلمون تنگ شده بیاین دیگه!!!!