پسره بلای مامانی
اینجا سعی داری خودتو از روز این بلوکا بکشی بالا تازه گاهی اوقات
پاهای کوچولوتو یکی یکی میبردی بالا تا برسونییشون روی بلوکا ونمیتونستی
دوعکس پایین هم شیطونی های شیرین تو وبازی با بچه ها
که کمر درد گرفتم از بس دستو پاتو شستم...
آدامس خوردن عالیجناب که خیلی ماهرانه میخوردی واصلا قورت نمیدی
هرچی به جدو میگم بهش ندید گریه های تو مگه میزارهآدامس جویدن رو از تاریخ
20 تا 25 فروزدین 91 شروع کردی بین این 5 روز بود
دوعکس دیگه هم بازی شما باسند ازداوج مامانو بابا همون شبی که میخواستیم
بریم بیرون بخوابیم همه ی مدارکو جمع کرده بودم ولی تو ول کن این یکی نبودی.
91/2/3
اینجا بابا برای اولین بار لپ تاپ کارو اورد خونه ولی تو مث ندید دورش میچرخیدی ونمیزاشتی
کارشو انجام بده خوب خودمون داریم هاااااا91/2/4
وکمک به مامان در جارو زدن خونه یاد گرفتی خودت روشنش میکنی91/2/6
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی