علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

علی مرتضی نفس بابا...........

1391/2/16 19:29
669 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان وقتی میگم نفس یعنی واقعا نفسمی گاهی وقتی خواب میام بوت میکنم ونفس میکشم نمیدونی چه مزهایی داره آدمو میبره به ناکجاآباد ،نمیدونی از اینکه تورو دارم چقدر خدا رو شکر میکنم و راضیم اصلا فرصتی واسه ناراحتی نه واسه من نه واسه بابایی نمیزاری تا بابا از سر کار میاد اونقدر قشنگ بهش میگی بابا واز سرو کولش میری بال که ذوق زدن بابایی توی چشماش موج میزنه...


دوشب پیش داشت با عمو ابوذر (دوست صمیمیه بابا ) تلفنی صحبت میکرد طوری با ذوقو شوق از کارات واسش میگفت که نگووووو،عمو ابوذر هم که فقط موقعی که 8 ماهه بودی تو رو دیده بود خیلی حالتو میپرسید قراره به امید خدا ذیحجه بریم آمل تاآقا جانو عمو ابوذر ونی نی های خاله نرگسو خاله معصومه رو ببینیم خاله ها الان 8 ماهشونه ودیروز که خاله نرگس زنگ زد خیلی از شیطونیات پرسید وقتی گفتم:راه میری خیلی خوشحال شد.

مانی الان عمه فاطمه اومده برم چایی درست کنم سعی میکنم امشب که خوابیدی بقیشو واست مینویسم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان یاسمن الیسا
17 اردیبهشت 91 11:22
سلام مریم جون. مرسی از اظهار لطفت. می دونم الان پسملت چقدر شیطون شده من هم واسه خودم تو خونه هیچ وقتی ندارم کارهای اداره و خانه و مراقبت از الیسا و تامین نیازهای مادی و معنویش هیچ وقتی را واسه خودم نگذاشته اما به قول شما بچه ها نفس ما هستند اگه نباشن هم خونه خیلی سوت و کوره...
شاید باور نکنی که من از ته قلبم واست خوشحالم که این روزها توی زندگیت آرامش وجود داره. امیدوارم که همیشه در سایه صبر و توکلت به خدا زندگیت شیرین باشه.
در ضمن خاله ای جون من دخمل دارم نه پسمل


شرمند ه عزیزم حواس که نیست))


ilijoon
17 اردیبهشت 91 18:55
مامان امیر مهدی
17 اردیبهشت 91 21:06
عزیز دلم چه باحال بستنی میخوره ما هم هوووووس کردیم