امپراطور من عاشق سویچ
نمیدونی این چ علاقه ایه،که تا جدو(باباجون) وارد خونه میشه بقول دادایی(مامان جون) خلع سلاحش میکنی وسویچ ماشینو ازش میگیری ،الان هم طوری شده که سویچو باخودت میخوابونی،اوایل که سویچ ماشین نبود به هر کلیدی راضی میشدی ولی الان به هیچ چیز الا سویچ خود ماشین راضی نمیشی واسه همین جدو رفت از بیرون یه سویچ برات خرید و یهت داد،الان سویچ شده عشقت،وتا میخوام بخوابونمت میگی: مامان لوبه...لوبه به ماشین میگی و به سویچ ماشینم میگی لوبه...
نمیدونم اگه ارثی باشه که به پسر عمت رضا رفتی،میگن کوچیک که بود یه قوطی پر از سویچ وکلید داشته ومیگفته بزرگ شدم میخوام کلید ساز بشم الان رضا کلاس سوم ابتدایی هستش ویادش رفته کلیداشو چ کار کرده.
sssssssssss علی مرتضی وسویچش خوابن
91.11.5
اونعلامتی که توی عکس زخم شدن چونتو نشون میداد
یه روز که با جدو رفته بودی بیرون،جدو که ترمز میگیره وتو که
صندلی جلوی ماشین ایستاده بودی با چونه میری میخوری به داشبورد
خداروشکر که به اینجا ختم شد وبدتر از این نشد
تازه کمربندم که نمیزاری بهت ببندم فدات شم ازاین به بعد
یا نمیزارم بری یا منم باهات میام
میشک بادی گارد گل پسرم