علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

بعد از 2ماه داریم میریم شوش

1392/1/29 0:22
900 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسره قشنگم به اندازهی 2 ماه برات حرف دارم و کلی عکس که اصلا حسش

نیست بنویسم وکم حجم کنم وبعدشم آپلود،انشالله برگشتم و حالم اومد سرجاش همه

رو واست میگم ،خیلی بی حوصلم،میدونم چرا به خاطره شرایط خاصیه که الان توی این

ماه دارم،این چند روز بگذره بهتر میشه،چه میشه کرد این تغییرات هورمونی اونقدر اثر

بدی هرماه روم میزاره که دوست دارم بمیرم ،نه حوصله ی کاری دارم ،نه چیزی آرومم میکنه

فدای بابایی بشم که باهام مدارا میکنه ولی خوب اون بیچاره هم گاهی حالش گرفته میشهسبز

آخه مردو چه به درک این چیزاقهر

جونم برات بگه که فردا دادایی وجدو که این روزا بهش میگی بابا جون فردا دارن میرن ایلام برای

مراسم ختم یکی از آشناها،منو بابایی وجنابعالی فردا میریم شوش ،باورت میشه هنوز عید

دیدنی نرفتم خونشون ،البته اونا 2 روزی اومدن وحسابی گشتیم که ماجراهاشوبعدا میگم برات.

دلیل نرفتنم این بود که بابایی گفت:شما رو میبرم خودم برمیگردم واز اونجایی که بدون بابایی

بهم خوش نمیگذره قبول نکردم وگفتم:بعد تعطیلات،بعد تعطیلات که عمه خدیجه

که نی نیش عجله داشت واسه دنیااومدن،اومد اینجا

،چون توی شهرشون دکتر هنوز از

تعطیلات عید نیومده بود و خودشو دختر نازش حدود ی هفته مهمون ما بودن بعد از اینکه رفتن،

عمه زینبم به خاطره شرایط جسمی عمه خدیجه باهاش رفتومنم برای اینکه دادایی تنها نباشه

وغصه نخوره تااومدن عمه زینب موندگار شدم ،عمه زینب پس فردا میاد

وچون بابایی کار داره گفت:فردا میبرمتون ،کاش بابایی حداقل

تا فرداشب پیشمون بمونه تا باهم بریم زیارت حرم دانیال

دعا برای تک تک دوستان وبویژه مامان کوثری،مامان متین،

مامان تسنیم سادات،مامان درسا،مامان علی،مامان عسل]

مامانای دو امیر مهدی،مامان طاها،مامان بردیا وخیلی از دوستانی که

الان حضور ذهن ندارم  یادم نمیره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان امیر مهدی
29 فروردین 92 1:36
مرسی عزیزم که به یادم هستی ایشالا به سلامت برین و برگردین
مامان محمدرضا
29 فروردین 92 1:51
سلام عزیزم ممنونم به وب ما سرزدی.خوشحالم از آشناییتون.بازم بیایید اگه دوست داشتید.راستی میشه ی بار دیگه بیایید به وبمون و به ما رای بدید ممنون میشم گلم.اگه میشه امتیاز 5 رو بدید مرسییییییییی
عمو روحانی
29 فروردین 92 8:28
سلام. این کاری که انجام داده گناه بوده وحرام لذا باید توبه واستغفار کنه خواندن برخی دعا ها در مفاتیح ویا کتاب صحیفه سجادیه خیلی خوبه یا رضایت همسرشو بگیره ویا اینکه باید دیه سقط رو به همسرش بده ولی اگه ایشون ابراز رضایت کرده اون هم گناه کاره وباید توبه کنه ودیگه دیه لازم نیست به شوهرش بده همینقدر که هردو از کارشون پشیمون باشن وطلب استغفار کنن کافیه خدا بنده نواز وتوبه پذیر است بهترینها رو براتون آرزومندم خدا نگهدار
مامانی درسا
2 اردیبهشت 92 2:31
عزیز دل مهربونم مریم جون گاهی آدما تحت شرایطی قرار میگیرن که خوب میباست صبور باشن منم بخاطر صبری که داری ..... بهت افتخار میکنم انشاالله بزودی تمام مشکلاتت حل میشه و بهترین روزای با هم بودنتون هم میرسه ...... انشاالله شوش خوش بگذره عزیز مواظب خودتون باشین چون ما همه منتظر برگشتتون هستیم ....ببوس گل پسرو