شیطونی های علی مرتضی
ی روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری با عمه خدیجه رفتیم دره شهر خونه ی خودشون ،جای بابا خالی بود ولی خوب با عمه ودختراش خوش گذشت ٢٦ خرداد بابایی اومد دنبالمون و بعد ظهرش رفتیم سراب که نزدیک کوه بود باعمه ودختراش وشوهرش کلی گفتیمو خندیدیم خیلی خوش گذشت جاش که عالی بود منو بابا بهترین عکس دونفریمونو کنار آب گرفتیم خیلی قشنگ شده بود میخوام بزرگش کنم وازهمه مهمتر عکسا وشیطونیات.
اینجا زیر پات آبه ولی انگار زیاد معلوم نیست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی