بازهم به هر بهانه ای از تو مینویسم
اینجا داشتیم از چشمه های آب گرم واز کنار سد برمی گشتیم که تو گیر دادی برییی،بهتر خودت ببینی
93.1.16
1.20 تولدم بود کلی کمکم کردی برای درست کردن کیک
البته بابا هم کمکم کرد،بعدش رفتین دزفول
دادا وجدو رفتن چشم پزشک ما هم رفتیم باهاشون
خوش گذشت ودیر وقت اومدیم
وتوووووووو
این کیک تولدم که برای اولین بار زبرا کیک درست کردم خوب شده بود
93.1.25 مریخ به نزدیک ترین فاصلش رسیده بود واین اتفاق هر15 سال یک بار میفته
ومیشد مریخو با چشم غیر مسلح دید منو بگو چقدر ذوق کرده بودم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی