علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

امپراطور و ماجراهای ایشون

1390/10/28 12:34
649 بازدید
اشتراک گذاری

طبق معمول الان که میخوام از جریانای این چند روز واست بنویسم بیدار شدی دیگه هیچ وقت وقتی بیداری پای نت نمیشینم چون دیروز در زیرتلویزیونی رو باز کردی و همین طور که ایستاده بودی و یه دست به در زیرتلویزیون بود دست دیگتو واسه برداشتن یه جعبه کادو که توی زیر تلویزیونی بود دراز کردی وتعادلتو از دستدادی وبدجوری افتادی ولبه ی تیز زیر تلویزیونی  صورت قشنگتو قرمز کرد من فکر کردم 2 تا مروارید قشنگتشکستن یا خدای نکرده دهنت خونی شده نمیدونم چه طور شد خدا واقعا رحمش به من اومد که بدتر از ایننشد بابا هم که اومد تورو دید گفت:پس حواست کجا بد حتمابا ز پشت کامپیوتر بودی راست میگفت:تقصیر من بود اینبار که به خیر گذشت ولی دیگه نباید بزارم تکرار بشه الانم مامان جون داره صدام میکنه که برم پیشت فعلا خدافظ عالیجناب

تا یادم نرفته این عکسا و ماجراهای این چند روزت

این از تاب سقفی که بابایی زحمت کشیدو چنکه رو در اورد از سوار شدن توش

خیلی رازی هستی ومن هم چند دقیقه ای خیالم راحته که نمیتونی بری جایی و

دست بهچیزی بزنی که برات خطر داشته باشه...

اینجا هم هر کاری میکردم نمیخوابیدی بابایی که دید منم خسته شدم تورو توی پتو پیچید ولی

تو شیطونی کردی و یه هویی بیرون جستی...

این تصاویری از حلیم نذریه اربعین که دو روز قبل از اربعین درستش کردیم چون روز اربعین همه

نذری میدن و متاسفانه بعضی ها به خاطره زیادیه نذریا مجبور میشم اضافشو دور بریزن ما هم تصمیم

گرفتیم که دو روز قبل از اربعین درستش کنیم عالی شد خیلی خوشمزه بود همه کمک کردن حتی

نینی های کوچیک خونواده که توی عکس میبینی البته بیشتر زحمتشو عمو محمد رضا شوهره عمه

زهرا کشید دستش درد نکنه منم برای سلامتیه همه ی نی نی ها وماماناشون دعا کردم به خصوص 

نی نی های نی نی وبلاگی...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان متین
28 دی 90 13:30
وای خدا خیلی رحم کرد بهتون ولی خیلی تقصیر شما هم نیست مریم جونا خودتو ناراحت نکن اگه 1000 تا چشم هم داشته باشی گاهی برای مراقبت از این وروجکا کم. راستی این کار بابایی هم خیلی خوب بود امپراطور خان یه کم توی این تاب اروم میگیره البته فکر کنم
خان گوگو لي بابا
28 دی 90 17:26
نذر شما قبول مامان مريم، مثل اينكه شما هم كم آورديد در برابر اين امپراطور كوچولو...! خدا صبرتون بدهدرضمن من شما رو لينك كردم مرسي.
مامان علي خوشتيپ
28 دی 90 20:47
نذرتون قبول عزيزم ممنون كه تشريف اوردي وبمون. خصوصي
الهه
29 دی 90 13:24
سلام عزيزم خيلي ازت ممنوم .سفره ها رو ديدم خوب بودن.بازم لطف كردي.


خواهش میکنم
shima
30 دی 90 19:28
ishala hajat rava shii maryam joon amir aliii joonam cheghad khordanii shode hezar mashala
ye boooooooooooooooooos gonde vase amirali jooone khale


X: