علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

روز مامانی وهدیه امپراطور به مامانش....

1391/2/24 0:48
752 بازدید
اشتراک گذاری

سلام زندگیه مامان امروز روز مادره،نمیدونی از اینکه یه مامانم چقدر خوشحالم که یه مامانم عشق خدا به بندش وعشق مامان به نی نیش از عشقایی هستن که توی دنیا نظیرشون نیست هیچ کسی جز خود مادر هم نمیتونه این حس قشنگو درک کنه تو هم دیشب یه عیدی خوب به مامان دادی ...

دیشب 91/2/22 داشتم باهات بازی میکردم وتورو روی بالشتت خوابوندم و گاهی یه قلقلک کوچولوت میکردم که یهو دیدم بلهههههههههه امپراطور مامان پنجمین مرواریدش هم در اومده دیگه به چهار تا دندونت عادت کرده بودیم که با این کارت سوپرایزمون کردی اول به بابایی گفتم بعدش به مامان جونو جدو اونا هم خداروشکر کردنو گفتن:مبارکه......

صبح که شد زن عمو خدیجه هم اومدو بهش گفتم بعد هم به عمه ها خبر دادم منو نگا انگار اولین باری که دندون در اوردی،این بهترین هدیه برای من بود.

راستی شیطون بلا تو هم به جمع نوه های فضول خانواده پیوستی ویاد گرفتی از بالشتا بری بالا ودستاتو برسونی به اوپن به به به به این چه کارییست از پس فضولی جناب امپراطور این چه کاریست از پس فضولی(تکه کلام که توی سریال پشت کوهای بلندآقای کدخدا میگه این سریال توی زمان ما پخش میشه ومن دوسش دارم)

وقتی با یه دست دوتا هندونه برداری ..........

میشه این ....بله دیگه وقتی چیزی بزرگتر از خودتو بلند میکنی این طوری روی زمین

ولو میشی.......

اینم از هندونه خوردنت اگه اشتباه نکنم از وقتی هندونه اومده بازار این

اولین باره که میخوری عمو مهدی اورده

پارسال با اینکه نی نیتر بودی هم خیلی واسه خوردن هندونهاشتها داشتی

همش هم سرت تو یخچال بود تا وقتی مطمئن شدی تموم شده ...

کنترل که در همه ی شرایط تحت سلطه ی شماست وبا اختیار خودت شبکه عوض میکنی

تلویزیون خاموش میکنی اخبار نگاه میکنی وبرات مهم نیست کس دیگه ای هم داره نگاه میکنه

ما هم گاهی با سلیقه ی شما پیش میریم وگاهی با سیاست کنترلو ازتون میگیریم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان متین
24 اردیبهشت 91 14:48
هدیه خوبی گرفتی عزیزم. ماشالله امپراطورم کوهنورد هم هست. ای جان چه باحال میخوری هندونتو نوش جونت خاله
مریم مامان عسل
28 اردیبهشت 91 12:04
وا ببین چقدر پست جدید! من جا موندم! اما همشونو خوندم. مریم جون اولا با تاخیر روزت مبارک عزیز دلم. بعدشم من آخرش قربون این پسر شیطون میشم! با این عکساش که همش دنبال شیطونیه.