واسه مامانو بابا دعا کن
نی نیه قشنگم علی مرتضی جان
دیگه نمیتونم مث سابق کلی حرف واست بزنم کمر درد امروز بدجوری حالمو گرفت و گریه کردم احساس
میکنم ستون فقراتم ورم کرده و از موقعی رفتیم شمال این طوری شده بودم اونم موقع برگشتن چون صندلی
-های اتوبوس خشک بودن وتو توی بغلم خواب بودی و هروقت خوابم میبرد بادرد کمرم بیدار میشدم الانم که
اود کرده بلند شدن و نشستن برام سخت شده رفتم دکتر که برام یه عکس بنویسم وقتی رفتم بیمارستان
گفت:باید روغن کرچک بخوری و صبح بیای ولی چون روی شیرم تاثیر میگذاشت و ممکن بود اسهال بگیری
حاضر شدم دردو تحمل کنم ولی این کارو با تو نکنم بابا هم چند روزه تب داره هرچی آمپولو سرم زده بیفایده
بوده پریشب تبش اونقدر رفته بود بالا که مجبور شدم پاشویش کنم و تا الانم تبش ادامه داره خدا کنه خود
خدا به حق این ماه عزیز همه ی مریضارو شفا بده ان شالله
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی