عید92
سفره ی هفت سین امسال کم خرج تر از همیشه بود،مامان جون یه سبزه ی اضافه داشت بهمون داد،عمه زینب ی ماهی اضافه داشت بهمون داد چون توی بازار روز عید همه ی ماهیا مریض شده بودن ومردن ،وبقیه ی وسایلشوکه از پارسال برای سفره ی باباجونی اینا گرفته بودم اضافه اومده بودم منم استفاده کردم.راستی این اولین سفره ی هفت سین توی خونه ی خودمون بود لحظه ی تحویل سال دوربینو تنظیم کردم واون لحظه رو با گرفتن فیلم ماندنی کردم.بعد تحویل سال رفتیم به باباجونی ودادایی تبریک گفتیم البته عمه خدیجه ودخترش فاطمه زودتر اومدن واولین کسایی بعد از بودن که تحویل سالوبهشون تبریک گفتیم وکنار سفره کلی عکس گرفتیم .
سفره ی هفت سین ما که سمت چپ آثار شیرینی
خوردن شما هنوز هستش ،البته منم عاشق شکلاتم
وتوی عید اونقدر خوردم که جوش زدم
سفره ی هفت سین خونه ی جدو که دیگه یاد گرفتی بهش میگی
باباجون،ولی باباجونی عاشق اینه که جدو صداش کنی ولی مرغ
تو ی پا داره ،هرچی تو بگی همون...
سفره ی رو فاطمه دختر عمه خدیجه چیدبر عکس
سفره ی ما که همه چیزش کوچیک بود اونا همه چیزشون بزرگ بود
عجله ای درستش کرد ولی قشنگ شده