علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

عکسهای تفلد در سایزهای بزرگتر

1390/12/6 14:35
588 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خیلی از دوستا خواسته بودن که عکساتو تو سایزه بزرگتر ی بزارم خوب منم گفتم:در اولین فرصت این کارو میکنم وبازم تا بیدار نشدی بهتره کارمو شروع کنم.

این از کارت تشکر که قرار بود کارت دعوت بشه ولی

چون میخواستم پاکتاشو خودم درست کنم دیر آماده میشد

وتلفنی مهمونارو خبر کردیم و متن کارتو عوض کردم وشد کارت تشکر

طراحیش با خودم بود و پاکتشو خودم درست کردم که بعد فردا وقت شد

میزارم تازه همه خوششون اومده بود...

 

عکس امپراطور قبل از شروع مراسم

 بسته های گرد کاکائویی و آبنبات رنگی که بچه ها واسه خوردنشون ذوق کرده بودن

برگه ی یادگاری نوشتن برای پسره مامان

 

 

 

 

ریختو پاشای مامانی شب قبل از تولد 

اینجا حدود یه ساعت قبل از تولد همه چیزو آماده کردم

کلاهت هم که سمته چپه واصلا دوس نداشتی بزاری سرت

چیدن لیوانا که یاسمن همش بهمشون میریخت

چنگال وقاشقارو با روبان قرمز بهم گره زدم

بسته های پفیلایی که عمه زینب زحمت درست کردنشونو کشید

و بابایی،عمه زهرا و شوهرایشون عمو محمد رضا بسته بندی کردن

وبچه های کوچیکتر برچسب روشون زدن واز این کارکلی خوششون میومد

بشقابای میکی موسی که هر بیست عددو ١٨٠٠ تومن گرفتم نسبت به خرید

اینترنتی خیلی کمتر و بهتر بود

اینجا شکلاتارو که بسته بندی کردم و باروبان بستم برچسب میکی موس هم روشون زدم

شیطونیات موقع تولد که همش وصل بودی به بلندگو وشیطونی میکردی

کلی سعی میکردی فلشو از بالای بلندگو در بیاری ونتونستی و بعضی جاها که

میخواستی موفق بشی جلوتو میگرفتیم

فشفشه های میکی موسی که همه موقع اوردن کیک دستشون بودن و واست شادی میکردن

حتی عمه ی بابایی که سنی ازش گذشته بود

نوشتن یادگاری برای پسره گل مامانو بابا

 

اینجا هم که پات افتاد تو کیک ومن به عمه گفتم:زودی ازت عکس بگیره ولی تو خوشت نیومد

وگریه کردی سمت راست هم یه عکس یادگاری با بچه های عمه هات انداختی و بغل باباجونی

اینجا هم که بغل بابایی هستی و چون آقایون اومدم من پالتومو پوشیدم

بابایی

بریدن کیک که همه ی بچه ها تو بریدنش سهیم بودن همین طور توی فوت کردن شمع

ولی اونموقع داشتیم فیلم میگرفتیم اگه وقت کردم از توی فیلم عکس میگیرمو میزارم.

شکلک در اوردن رضا ومحمد امین دو تا پسر عموهات برای تولدت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان عرشیا
6 اسفند 90 11:09
ماکه نتونستیم عکسای این فندق رو ببینیم!!! واسه من باز نشد... تولدت با کلی تاخیر مبارک
مامان امیر مهدی
6 اسفند 90 21:32
سلام عزیز خاله تولدددددت مبارک باشه ایشالا 120 ساله بشی گلم دست مامانی هم درد نکنه حسابی سنگ تموم گذاشت= بوووووووووس واسه گل پسری
مامان متین
7 اسفند 90 15:07
سلام خانمی حالا بهتر شد با این که همه عکسا بازم نیومد ولی خیلاشو تونستم ببینم.خیلی کارا کردی .کلی خسته شدی دستت درد نکنه بچه ها حسابی خوشگذروندن . کیکشم خوشگل بود .نوش جونتون
مامانی درسا
8 اسفند 90 1:38
بازم مبارک قند عسل . انشاالله 120 ساله شی . خیلی خیلی عکسات خوشگل بودن خاله .
shima
9 اسفند 90 1:08
salam maryam joonam mobarake ishalaa tavaloode 100 salegie alimorteza jooonam1 booos gonde az tarafe man vase emperatore kocholoooonini joonam donya omad maryam jooon
shima
9 اسفند 90 1:10
maryam joon axe amiraliam to weblogesh gozashtamshabieee babashe1 zaram be man narafte
مریم
20 اسفند 90 13:24
ماشالله چه پسر نازی فداش بشم من.چه مامان با سلیقه و فعالی.الهی همیشه با هم خوش باشین.مواظب خودتونم باشین.اگه دوست داشتین به وبلاگ دخمل منم بیاین و اگه خواستین مارو لینک کنید.مرسی