علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

امپراطور ونشستن

1390/8/10 12:00
579 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امپراطور مامان نشستنت یکی از زیباترین کارایی بود که تونستی با اون مامانو خوشحال کنی 24/6 که شوش بودیم زن دایی مریم کمی تورو نشوند ومن با کمال تعجب دیدم چند ثانیه ایی نشستی انگار تو اولین بچه ای بودی که منشستی ومن طبق معمول هرکسی رد میشد میگفتم:ببین ...ببین...داره میشینه  ولی خوب بعد از چندثانیه ای میخوردی زمین خلاصه افتادنای جنابعالی همینطور ادامه داشت، و ما دور تا دورتو پر بالشت  میکردیم تا این افتادنای با کله کار دست نده.خدارو شکر الان میشینی و موقع افتادن آنچنان ماهرانه رو شکم دراز میکشی که مارو متعجب میکنی خدا تو وهمه ی نی نی هارواز چشم بد دور کنه انشالله...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان آریان جون
7 آبان 90 23:38
به سلامتی.انشالله به زودی راه بری تا مامانی خیلی بیشتر خوشحال بشه


مرسی از لطفتون
مامان متین
8 آبان 90 12:17
وای چه قدر عالی .مبارک باشه. حالا واقعا مثل امپراطورا هم که نشستی و فقط مونده حرف زدنتون که دستور بدید که لونم به موقش میاد.
چه جالب مامانی من تا الان فکر می کردم فقط منم که اینطوری از هر کار پسرم ذوق می کردم و به عالم وادم می گفتم ولی حالا خوشحالم که شدیم دو تا تازه خیلی هم افتخار می کنم که این رفتار هیجان آمیز شدید رو دارم خیلی باحله خودم که دوست دارم.


مرسی دوست خوبم و خوشحالم که در این مورد مث همیم
shima
8 آبان 90 23:18
واااااااااااااااااااای مبارکه مریم جوووووووووووونچقدم نانازیو خوردنی شده ناز پسری علی مرتضی جووووووووووونو 1دنیا بوس کن


ممنونم شیما جون واقعا به ما لطف داری
مامانی طاها
9 آبان 90 2:02
مبارکه نشستنت عزیزم :
*


مرسی مامان طاها جون
مامان امیررضا
9 آبان 90 10:58
سلام وبلاگ قشنگی داری ان شاالله صد ساله اش کنید من هم یه گل پسر 8 ماهه دارم با اجازتون شما رو تو پیوندهام اد کردم به من سر بزنید


مرسی لطف دارید منم شمارو اد میکنم